۱-درود
۲- دیروز و امروز به چندوبلاگ رفتم و فکرم به موضوعی مشغول شد! دوری مردان از زنان!
یکی از وبلاگ‌نویسان دختر از بازگشت دوست پسرش پس از مدت‌ها نوشته بود و یکی از جنوس مذکر نوشته‌ای در باب خستگی‌اش از روابط دو نفره و تمایلش به جدایی و نویسنده‌ای دیگر از ناراحتی‌اش بابت سردی و دوری شوهرش!
مطالب گوناگونی را در اینترنت سرچ کردم و اگر بخواهم بصورت سرهم‌‌بندی شده خدمتتان عرض کنم باید بگویم این یک اصل روانشناختیست! مردان موجوداتی
"کش‌سان" هستند. یعنی رفتارشان مانند کش است. کش تنبانتان را در نظر بگیرید! آنرا تا می‌نوانید بکشید سپس رهایش کنید. با قدرت هرچه تمام تر برمی‌گردد!
مردها هم همین‌طور هستند. در روابطشان با دیگران و ب خصوص، ب خصوص با همسرشان یا دوست دخترشان یا هرچیز دیگری که شما اسمش را می‌خواهید بگذارید ب همین شکل رفتار می‌کنند. حتی اگر ب موجود مقابلشان اعتماد کامل داشته باشند و بی‌نهایت دوستش داشته باشند و زیباترین لحظات را با او سپری کنند، یک مرتبه عقب می‌کشند. فاصله می‌گیرند و دور می‌شوند.
این مورد واقعن نیاز مردان است. نیاز مردان به برگرداندن حس استقلال‌طلبی و یا همان خودمختاری به درونشان!
وقتی ب طور کامل دور شدند و احساساتشان ب حالت عادی‌اش برگشت با قدرت بیشتری برمی‌گردند و دوباره و بیشتر از قبل رابطه را از سر می‌گیرند.
اما این موارد زمانی مشکل ساز می‌شود که زنان مردان را درک نمی‌کنند و رفتارش یا همان دلیل دوری‌اش را متوجه نمی‌شوند.
آنچه که من در اطراف خودم دیده‌ام، دلیل ِ زنان از دوری، درک نشدن احساساتشان یا آزار دیدن در رابطه‌ای و یا رفتار اشتباه طرف مقابلشان است!
می‌خواهم بگویم باید این موضوع را درک کنیم که زنان و مردان و احساسات و نیازهای درونیشان متفاوتند و نباید ب راحتی در مورد رفتار طرف مقابلمان با درک خودمان قضاوت کنیم.
شما جنوس مونث؛ ب جای اینکه دوست پسرتان را سرزنش کنید که تو دیگر دوستم نداری که مرا مدتی رها کردی و یا نالیدن از اینکه چرا مدتی است شوهرم ب من توجه نمی‌کند، مدتی ب آنها زمان بدهید. خودشان برمی‌گردند ب حالت سابق! حتی با انرژی بیشتر...
۳- روانشناس نیستم! جمع بندی تحقیقاتم را نوشتم. از نظرات و تجربیات ِ شما ب طور کامل استقبال میکنم
۴- بدورد
پس با این حساب من باید مرد باشم
متاسفانه این خصلت کش سان بودن رو دارم. خیلییییی هم ناخودآگاهه.
به! شوما از خیلی قبل تر پی ب اختلالات درونیتون برده بودم!
یادت نیست؟! چندماه پیش بهت توصیه کردم برو یه روانشناس!
kheili jaleb bod.
ama keshe shalvar vaghti ba shedat bar migardeo be badane adam mikhore badane adam misozeo dard migore.
شوما سه راه داری! یا جهت کشش کش شلوارت رو عوض کن یا از کش چیزی غیر از شلوار استفاده کن! یا از کش شلوار یکی دیگه استفاده کن!
میگماااااا
اون اولیه که گفتی چقد واسم آشنااااااس
جدی؟! حس همزاد ژنداری بهت دست داد یهو!!!!؟
مشغول الزمه ای اگه فکرکنی خودتی!
از دست این مردان!
نصفشون کش سانن... نصفشون دو زیست! بقیه اشونم چند زیست!!! مجموعشونم که به سلامتی می شه یک + اپسیلون!!!!حسابشونم که دو دو تا چهار تا نمی شه!
بعد اونوقت می گن شوما زنا پیچیده این!
گرفتاریم والا کاربی جان!
شهید این ؛ب؛ های کشدارم که به طرز کشسانی چشم رو دنبال خودشون می کشن و یهو مغز سکندری می خوره و روشون سر می خوره میفته رو کلمه بعدی! شهیدم ... شهید!
مردها دو زیستن؟! یعنی دو جا زیست میکنن؟!
کلن ما آدمها هر کدوم پیچیدگی مخصوص ب خودمون رو داریم! باور کن!
:.:
وااااااااااو... چه توصیفی کردی شوما!
یعنی ب خاطر شوما هم که شده تعداد ب ها بیشتر میکنم! :دی
اگه خواستید ی تعداد "ع" هم اضافه کنم که وسط سکندری خوردن ی چرخ و فلکی هم بزنیم؟!! :دی
:.:
در زمینه مسئله شهادت لطفن ب بنیاد شهید مراجعه کنید! با ته شه کور!
حال مادرت چطوره؟؟؟
کلا این جور رفتارهای آقایون رو درک نمی کنم.
دارم هر کاری میکنم که ی مقدار شاد بشن... اگه قرصهاشون رو بخورن بهترن...
ممنون که پرسیدین... ممنون
تا حالا ادم دیوانه مثل من دیدی..کامنت نذاشته دارم به کامنتی که می خوام بنویسم می خندم...و خیلی هم خنده ام تلخه !
پس تکلیف اون آقایونی که مثل کش رها شدن و برنگشتن چی؟ هیچ وقت بر نگشتن ؟! اصلا برنگشتن خوب !
یه نکته خوبی بود در مورد خانمها...به سه مورد که چرا خانمها دوری می کنند اشاره داشتی که واقعا دقیق بود..دقیقا همینی بود که گفتی! وقتی به طرف می گی اقا تو منو درک نمی کنی..طرف نمی فهمه اصلا !!!
اونا دیگه کش نیستن که رها شدن، اونا تیری هستن که از کمان رها شدن!
آقایون متشخص و دوست داشتنی در حد همون کش باقی می مونن! و اصولن آقایونی که میرن و دیگه نمیان مرد نیست، نامردن! مرد اونه که کش باشه! :))
:.
بله دیگه... اینطوری هاست...
من به جای نظر شخصی یا تجربه ام (که می تونه خیلی درست هم نباشه) ارجاعت می دم به مردان مریخی زنان ونوسی نوشته جان گری...
همین مطلبی رو که می گی خیلی علمی و خیلی ساده توضیح داده
خیلی ممنون شازده...
راهنمایی بسیار خوبی کردی
گفت آنچه یافت می نشود٬ آنم آرزوست...
:.
یدونه کمه! سه کیلو، هزار
گاهی ادما دور میشن که هرگز نزدیک نشن..
همه چیز ممکنه. منتهی پی علت باش... نه معلول!
کتابی که شازده معرفی کرد یه رفرنس قابل فهم برای همه قشریه و خیلی کمک می کنه با این تفاوت های رفتاری کنار بیایم ولی به نظر من یه راه ساده تر که جلوی خیلی از سوع تفاهم ها رو می گیره حرف زدنه...یعنی یاد بگیریم صادقانه از خودمون خرف بزنیم بدون ترس از قضاوت و یاد بگیریم گوش بدیم و به تفاوت های هم احترام بذاریم و یعنی حتی اگه نمی تونیم به دلیل تفاوت ها جنسیتی مون کاملن درک کنیم طرف مقابل از چی حرف می زنه حداقل سعی کنیم احترام بذاریم بهش...الان خدا رو شکر انقدر کتاب راجع به این چیزها نوشته شده که بتونه توی پیشگیری کردن کمک حالمون باشه
مرسی کاربی جان برای این مطلبت
خیلی وقته دنبال این کتابم که شازده فرمودن و شوما لطف کردید و تایید کردید. منتهی فرصتش دست نمیده که بخرمش!
:.
خواهش میکنم. جزء تعهد وبلاگ نویسی بود...
:.
با گفتگو موافقم. منتهی با اهلش. یعنی ی وقتهایی میشینی با یکی حرف بزنی طرف چون قواعد گفتگو رو بلد نیست و میخواد مثل رادیو فقط بگه و چیزی نمیشونه یا میخواد تو رادیو باشی و اون فقط بشنوه، خسته میشی! قید هرچی گفتگو و حل مشکل و پیشگیری رو میزنی!
سلام
جان گری همین حرفها رو توی کتاب زنان ونوسی مردان مریخی میزنه.
بله بله... از طریق یکی دیگه از دوستان هم متوجه شدم. من توی ی سری مطلب توی نت سرچ کردم و خلاصه اش رو نوشتم. منبع فردیش رو نمیدونستم.