غـ ِـیـ ِـر مـُ ـ ـجـ ـ ـ ـاز

اینجا، همه چیز، غیـــــر ِمُجاز است!!!

غـ ِـیـ ِـر مـُ ـ ـجـ ـ ـ ـاز

اینجا، همه چیز، غیـــــر ِمُجاز است!!!

یادداشت -۱۶- ملایورک!

۱- درود

۲- خب دیگر! دوری و فراق بسر آمد! بعد‌از یک ماه و اندی دوری از خانه و خانواده و وبلاگ ِ دوست‌داشتنی‌ام(همین بود صفتش؟؟! :دی) و البته ملایر‌گردی، برگشتم!

۳- حقیقتش را بخواهید ترم تابستانه‌ام را در ملایر گذراندم. اولش نگفتم چون فکر می‌کردم نگویم بهتر است. حالا گفتم. اصلن ولش کن... چ ِ فرقی می‌کند دلیلش. می‌دانم کِ اصلن هم برای شما مهم نیست کِ کجا بوده ام و چ ِ کرده‌ام و این‌ها!
اصلن فکر کنم تعداد محدودی این مدت آمدند و رفتند! عجب... یادش بخیر قدیم‌ها! چ گیس و گیس‌کشی می‌شد بر سر غیبت چند روزه‌مان. حالا ب چیزشان هم نمی‌گیرند مارا!

۴- از ملایر برایتان بگویم. یک شهریست توی مایه‌های نیویورک! آن بالا هم از این لحاظ نوشتم ملایورک! یعنی هم ملایر هم نیویورک! از چ ِ لحاظ!؟

می‌گویم.
این شهر همانند نیویورک پر است از تاکسی! یعنی هرکجا را نگاه می‌کنی اولین چیزی کِ ب چشمت می‌آید تاکسی است. کل شهر را زرد کرده اند. توی هر خیابانی ده، بیست تاکسی صف بسته‌اند برای مسافرانی که نیستند!
شهر کوچک‌یست. مردمش با صفا هستند و طبق قاعده‌ی هرچ ِ شهر کوچک‌تر، مردم هم بی‌تکبر و بی‌غرور‌تر؛ مردم ساده و بی‌تکبری دارد. راحت با آدم صمیمی می‌شوند و مانند اکثر لرها، بی شیله پیله‌اند.
ب من که بد نگذشت. شهرش یک پارک سیفیه دارد و یک دریاچه مصنوعی! و البته یک بازار از این تو‌در‌تو‌های سنتی که من عاشق گشت و گذار در آن‌ها هستم. و دیگر هیچ...
یعنی یک روز کافی است تا کل شهر را زیر و رو کنید. ولی با این حال ارزشش را دارد!

۵- چ خبر؟!

۶- از همینک من در این وبلاگ هستم و می‌نویسم تا عمرم باقی باشد. یعنی خوابگاه‌مان در شیراز هم مزین ب وایرلس گشته و من می‌توانم با خاطری آسودی و دلی شاد، ب امر وبلاگ نویسی و فیس بوک گردی‌ام بپردازم! :دی

۷- اکثرن، آخرهای شب آپ می‌کنم. گفتم که نگویید نگفتم!


نظرات 20 + ارسال نظر
مینو دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 http://yousefabad.blogfa.com

خیلی غیبتت طولانی شد کاربی. الان دیدم آپ کردی، ذوق کردم.

نیویورک؟!
پس من عوض اینکه برم نیویورک، بیام همین ملایر خودمون

کاربی، ملایر دقیقا کجای نقشه است؟ نخندی ها! خب نمیدونم.

هااااا ببخشید دیگه!!
شرمنده کردید با ذوقتون
والا طبق گفته ویکی پدیا:ملایر ناحیه‌ای کوهستانی است که از دره و کوه پایه‌های زاگرس تشکیل شده‌است. منطقه ملایر همراه با بروجرد ناحیه بین رشته کوه لرستان و الوند را تشکیل می‌دهد و در بین شهرهای نهاوند، بروجرد، اراک، تویسرکان و همدان قرار گرفته‌است.


من بخوام بگم میگم زیر همدانه!
:.
والا روز اول که من نشستم تو اتوبوس هم نمیدونستم کجاست. ندانستن خنده نداره. نپرسیدنم خنده نداره. اصلن کی گفته چی خنده دار؟!

ف@طمه دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 http://zarafekocholo2.blogfa.com/

ااا بازم تو امودی بیا اینم از رفقا :دی
مگه ملایورکتون اینترنت نداشت که این همه وقت آپ نکردی
ولی خب دیگه ما یه روز میریم کسی یادمون نمیکنه حالا تو که این همه وخت نبودی دنیای بدرد نخوری شده اینجا هم
مگه گفتی من که نشنیدم چی گفتی

ااااااا عامو تو هم اینجایی؟!
زنده ای؟؟
دایناسورها منقرض شدن تو هنو هستی؟
:.
گفتم. مشکل از سن بالاست. پیر گوشی میاره!!!!

miss.mah*mah دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 http://www.kolbeye-zemestooni.blogfa.com

چه خوبه که میخوای بنویسی...
خوشحال شدم.
نوشته هاتو دوست دارم عزیزم

به به پس نیویورک بودی که مارو یادت رفته دیگه :)))))))))

نظر لطفتونه... ممنونم بخدا...
:.
والا من دوستان رو فراموش نکردم که... نت نبود دم دستم...
از این ب بعد هستم

والیوم دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:47 http://www.vallium.blogfa.com

اااااااااااااااه آقای اف خیلی لوسیییی حالا که من دارم میرم و معلوم نیس دقیقا چگونه میتوانم بیایم و این ها تو دوباره آمدی ولی خب سعی میکنیم به سان پارسال سر بزنیم و اینهااا!
غزل هستیم حالا یادت آمد یا نیامد دیگر عاقلان دانند!
هیییی پارسال چه گیس کشانی میشد از برای اول شدن!
در فیس بوت هستید؟! برم سیرچیت (سرچ!) کنم ببینمت دلم وا شه!
دیگه ایییناااا !
قهرمانان دلاوران بازگشت غرور آفرینتان مبارک!
آها کاربی مازول چیست آیا؟! یه چیزی تو مایه های والیوم است آیا؟!
خو دیگه این آخرین کامنت و آخرین روزای ول گردیم تو نت بود اینجوری نیگا نکن و بگو چقد حرف میزنی؟!

چقد حرف میزنی!
:.
بله... شناختم! کاملن هم شناختم!
تو هنوزم نفس میکشی؟؟ عجججب
:.
با اسم واقعیم اونجا صفحه زدم. میخوای بهت بگم!؟
:.
برو بسرچ، بفهم!

والیوم دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:49

راستی میدانید حسن کچل کجاست؟!

نمینویسه دیگه!
ی دوتا وبلاگ عوض کرد بعد گذاشت کنار!

والیوم دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:21

راستی تو خجالت نمیکشی میگی ۱۱ سالته؟!
الان رفتم سرچ کردم کاربی مازول قرص پرکاری تیروئید هست جانم! (با خودم بودمااااااااا)

من کودک درونم اینجاست. فکر کردی خودم مینویسم!!!
:.
ب اطلاعاتت اضافه شد!

والیوم دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:52

سرچ کردم نیافتمت!
آآآآآآآخیییی من یه کووییز دادم اسم کودک درونم شد مازیار خو تو هم که کودکت کاربی جونه!
فعلا بای!

چیو نیافتی؟! خب داروی پرکاری تیروئیده دیگه!!!!!
:.
مازیار؟
من از این ب بعد مازیار صدات میزنم!

salam... e toam shiraz mikhooni?? ch? manam shiraz mikhoondam enseraf dadami?

من کشاورزی میخونم. باجگاهم.
تو چی میخوندی؟
انصراف؟!

Vallium دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 21:05

To ro 2 face book nayaftam an ra k bali danestim. Are maziar khube

خب گفتم که نمیابی!
مگه اسمم رو میدونی مازیار که منو سرچ کردی؟ ها؟

پشت دیوار دلم دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:48 http://yeganeh-arch.blogfa.com

این تفاوت های مردم عقایدشون لهجه زبانی شون برام جالبه.. الان یادم رفته بودی شهری هم به نام ملایر هست.. کار خوبی کردی ترم تابستونی گرفتی زودتر تموم میشه و خلاص

آفرین. ی سلیقه مشترک پیدا شد
:.
گرفتم. تمام کردم. بعد طی مسافت شونزده ساعته برگشتم خونه

Maziaar سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:03

Khob ba esme farzad searchet kardam akhe. Aksetam parsal didam ine k goftam shayad yaftamat any way maziaaar ro eshghe

مازیار عشق منه؟! یا عشق تو؟!
اگه عشق من باشه ناجور میشه ها! من چیز میشم!!!

باران سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:43 http://khalse1370.blogfa.com

حرفهای گفتنی...

تفسیرش چی میشه؟!

گلدونه سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:12 http://tondokhond.persianblog.ir/

این کوچکیش از همه چی بیشتر به نیویورک شباهت داره بعد هم ساختمونهای بلند مرتبه اش

آرررره... شما هم بهش دقت کرده بودین؟؟
ساختمونهای بللللند... آخ گفتی... آخ گفتی...

امیر هوشنگ سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:01

سلام
خوابگاهتان که معلوم نیست مزین باشد هنوز یا نه... برو دعا کن.
یادش بخیر قدیم ها؟ این دیالوگ منه خره... گیس و گیس کشی... بله...

خره شما چه اسم خوشگلی داری... یادش بخیر قدیم هااا... یه امیرهوشنگ میشناختم سیاه پوست و دراز بود... بچه خوبی بود.

مازیار سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:15 http://www.vallium.blogfa.com

مازیار پسره منه نمیخوای مخشو بزنی باش بری ددر؟!
عجقه منه! البت که من به جز مازیار ۲ بچه خردسال دیگه هم به نام های هستی و هیرسا دارم!
نسبت بهشون این احساسو دارم:
نسبت به باباشون این:

ب نظرت من باید مخ پسر بزنم؟؟ خداییش من باید مخ پسر بزنم؟؟
آخی... چ ریختی اندامت رو نگه داشتی با این همه بچه!!!
باباشون کی هست حالا؟

خانم شمعدانی سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 20:33 http://missmonti.blogfa.com

کاش ما هم می رفتیم و مثل شما یه هوایی به این کله مبارکمان می خورد ...
خوب پس قرار است ور دل همه دوستان وبلاگی جای بگیری !‌
که فک می کنم خوب باشد..
راستی اینطور که تو ملایر را توصیف کردی ..دیگه نرویم...:))

همشیره من پنج یا شایدهم شش سال است ور دل دوستان وبلاگی هستم و مینویسم. یک سالهایی ما ور دل آنها بودیم یک سالهایی آنها ور دل ما... کلن همیشه هستیم کنار هم...
:.
جا بهتر سراغ دارم توصیه کنم برید. ملایر جز مکانهایی که توصیه میکنم نیست! :دی

امیر هوشنگ سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:37

آره هنوز هم بچه سر به زیر و آرومیه... سلام میرسونه.
شما هم بهتره با اسم جدیدت بیای سمت ما...

سلام برسون. از طرف من بوسش کن! :))
چشم. میایم سراغت

امیر هوشنگ سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:38

خوب سرت شلوغه اینجا ها...

چ کنیم دیگه... ما ی زمانی برو بیایی داشتیم.
پارسال همین موقع ها وبلاگ پدیده فصل تابستون شدیم هاااا!!!
یادش بخیر قدیم ها

... چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:08

خیلی خوشحالم که برگشتی
تبریک میگم...

خودم هم خوشحالم
خواهش میکنم... ممنونم

غوغا شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:37 http://life21.blogfa.com

اخ اسم ملایر میشنوم یا میخونم دلم میخواد موهای سرمو بکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد